• وبلاگ : من تو خدا
  • يادداشت : ز دو ديده خون فشانم ز غمت...
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تشكر از بابت لينك هم بهكذا !

    عرض شرمندگي و احترام

    اون روز من قاطي بودم (قاطي با مسائل مزخرف روزمرگي)

    پوزش منو بپزيريد

    بخشش هميشه خوب است

    به فرمايش شما عمل ميكنم و بيشتر مطالعه ميكنيم

    ديگه اينكه سعي ميكنم عجله نكنم

    امثال مرحوم گل آقا همانند استاداني هستند يك دانش به دانست هاي بشر مي افزايند ! (از فرمايشات خودم !)

    در ضمن ممنونم كه منو راهنمايي كردين

    لينك و لونك هاي بايگاني رو هم روش اصلاحات پيشرو انجام دادم و الان وبلاگم مجهز به نظام مقدس تقويم خورشيدي شده ميباشد

    شاد باشي و پيروز

    سلام

    اميدوارم موفق باشي

    از اونجايي كه دوستت دارم پيشنهاد ميكنم رنگ قرمز رو كه براي چشم ضررداره رو از زمينه وبلاگت حذف كن ويه رنگ آرامش بخش بذار

    بعدشم مطالبت خيلي طولانيه آمار نشون ميده ميانگين ماندن در وبلاگها هشت ثانيه است .

    البته شما توي كارت موفقي

    دوستدار شما مهدي

    و اما در مورد تغيير آب و هواي گوشه وبلاگ به ياهو ، حقيقتش رو بخواهيد باز هم مفهوم نشد. لطفا با اصطلاحات رايج در نت يا بهتر بگم با اصطلاحات مهندسين كامپيوتر با يك ناشي مثل من صحبت كردن بي فايده است . بيائيد به فارسي دري و نكته به نكته و مرحله به مرحله توضيح بديد تا من بدونم منظورتون چي هست - متشكر از الطاف شما

    سلام و عرض ادب و احترام. اشعار زيبائي بود . من سروده هايي عراقي رو خيلي دوست دارم. حالا شما كه ديوانش رو داريد ، بيت هاي گم شده اين شعر رو پيدا كنيد و كاملش كنيد

    زدو ديده خون فشانم زغمت شب جدائي

    چكنم كه هست اينها گل باغ آشنايي

    سر برگ گل ندارم ، ز چه رو روم به گلشن

    كه شنيده ام ز گلها همه بوي وفائي

    به كدام مكتب است اين ، به كدام مذهب است اين

    كه كشند عاشقي را كه تو عاشقم چرائي

    به طواف كعبه رفتم ، به حرم رهم ندادند

    كه برون در چه كردي ، كه درون خانه آئي ؟؟

    در دير ميزدم من ، كه ندا در امد از در

    كه بيا بيا عراقي ، كه تو آشناي مائي

    پاسخ

    ز دو ديده خون فشانم ز غمت شب جداييچه کنم که هست اينها گل باغ آشنايي (در نسخه ي من خير آشنايي)همه شب نهاده ام سر چو سگان بر آستانتکه رقيب در نيايد به بهانه ي گداييمژگان (در نسخه ي من مژه ها) و چشم يار به نظر چنان نمايدکه ميان سنبلستان چرد آهوي ختاييدر گلستان چشمم ز چه رو هميشه باز استبه اميد آنكه شايد تو به چشم من در آييسر برگ گل ندارم ز چه رو روم به گلشنکه شنيده ام ز گلها همه بوي بيوفاييبه کدام مذهب است اين به کدام ملت است اينکه کشند عاشقي را که تو عاشقم چراييبه طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي؟به قمارخانه رفتم همه پاکباز ديدم چو به صومعه رسيدم همه زاهد رياييدر دير ميزدم من که يکي ز در درآمدکه درآ درآ عراقي که تو هم از آن مايي (در نسخه ي من تو هم زخاص از آن مايي)1- در اين شعر عراقي شباهتهاي به حافظ پيدا کرده و به شيوه ي مشو گوي که بسيار زيباست پرداخته2-چه خوش آن قمار بازي که بباخت هر چه بودش با بيت 8 3- دير مغان و رابطه اش با اشعار حافظ

    سلام

    وبلاگ جالب و زيبايي داريد

    موفق باشيد.