ما نیروی زیادی داریم چون ایمان داریم. اما نیروی خود را صرف چه چیزهایی میکنیم؟ با چند مثال بررسی اش کنیم. نیروهای مذهبی وقت و نیروی زیادی برای احزاب و جناحهای سیاسی میگذارند. بخشی از این وقت صرف تقبیح و تحسین سیاستمداران میشود. فلانی چکار کرد بهمانی چه نکرد. آیا فراتر از این مسائل نگاه کردیم؟ آیا گسترش مظاهر بیدین کار احزاب سیاسی هست یا از خواب آلودگی و سستی ما یا نشناختن دشمن واقعی؟ خودت بر رویش فکر کن.
مثال دیگر خود ما هستیم. ما در طی روز با افراد مختلفی برخود میکنیم، با برخی دعوا میکنیم و با برخی دوست میشویم. تو این دوستی و دمشنی ملاکمان چیست؟ با بهمان کس دشمن میشویم چون فکر میکنیم دشمن ما و با ما ستیزه جویی دارد. ممکن است فردی که با او دعوا میکنیم، همسرمان، دوستمان و یا همکیشمان (بجرم از او خوش نمیدن) باشد. اما فراموش کرده ایم که دمشن واقعی ما کیست؟ شیطان دشمنی آشکار برای ماست. اما ما هدف را گم میکنیم. مثال دیگری بزنیم، سالهاست در باره ی فلسطین فعالیت میکنیم، یکی از این کارها را برای نمونه ببینید: تهران، نزدیک بهارستان زیر مجاهدین، یک تبلیغی هست برای قدس. در اینجا تصویری از مسجد قبة الصخره دیده میشود. مسجدی که اشتباها بجای مسجد اقصی گماشته میشود. گفته میشود این توطئه ی از صهیونیستها است تا مسجد اقصی را اشتباها بگیریم و سرانجام آنها بتوانند توطئه ی شیطانی خود را عملی سازند. خب ما چون هدف را نمیشناسیم، برای دیگران بیل میزنیم و در خاک دشمن محصول میپاشیم. ادامه دارد؟ نوشته شده توسط مصطفی در شنبه 86/7/21 و ساعت 10:36 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|