موضع جالبی است. این دو چیستند و چه فرقی دارند و چه ارزشی شناخت آنها دارد؟چهارچوب و محتوی را توضیح خواهیم داد (ان شاالله). بنده آدمی مهربان باشم. مهربانی چیست؟ مهربانی محتوای رفتار من است. اما در کنار این محتوی چیز دیگری وجود دارد. من مهربان باشم، تو هم قد من مهربان باشی، هر دو محتوای یکسانی داریم، اما آیا رفتار من و تو به یک شیوه است؟ شیوه ی مهربانی کردن وقتی متفاوت است، بحث چهارچوب شروع میشود. یک مثال دیگر بزنم: مردم بهمان شهر انسانهای با خوبی به فلان میزان هستند. مردم شهر دیگری هم خوب هستند. اما آیا این دو گروه به یک شیوه رفتار میکنند؟ این شیوه و قالب و چیزی که رفتار و ماهیت و محتوی در آن قرار میگیرد، چهارچوب است.
بعد از روشن شدن احتمالی چهارچوب و محتوی، به اهمیت چهارچوب میپردازیم. مردم دو شهر یاد شده ممکن است هر دو خوب باشند، اما آیا لزوما میتوانند براحتی پیش هم زندگی کنند؟ آیا یک فرد از این شهر در شهر دوم میتواند عین شهر خودش بزید؟ (پاسخ این پرسش را بسیاری میدانند اما اینجا یک حاشیه ای بگویم. اگر محتوی به کمال رسیده باشد، چهارچوب بی ارزش میشود). آیا دیده اید برخی آدمها با برخی دیگر نمیتوانند کنار بیایند یا به اصطلاح فاز نمیدن و یا بری افراد چندان خوب نیستند اما برای کاری برگزیده میشوند. این تنها بدلیل محتوی نیست، بلکه چهارچوب هم مهم است. شاید یکی از تفاوت امامان مختلف، تفاوت در چهارچوب باشد. به اثر چهارچوب در انتخاب همسر هم فکر کنید. لطفا به گسنرش این مفهوم با نوشته ها و نقدهای خود، یاری رسانید. نوشته شده توسط مصطفی در شنبه 86/8/19 و ساعت 10:39 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|