سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هییییییییی هیییییییی 

نمیدونم چی بنویسم اصلا مرددم دقیقا بدونم کجام تا بنویسم فقط میدونم نه نمیدونم. دیروز بود که تموم شد نمیدونم شاید تقصیر خودم بود که زیاده خواه بودم ولی نه بعد اینهمه کشو قوس اگر قرار بود حتما یه کم تمایل هم باید میبود ... نمیدونم شاید انتطاری که داشتم زیادی بود و من خودخواه بودم هیچی نشده! نمیدونم ولی از طرفی موقعیت خوبی بود که از دست رفت خیلی خوب حیف و حیف از طرف دیگه اینجوری نمیشد یه جورای زوری و بی پایه بود فردا هم از هم میپاشید البته عقلانیتش بیش از این بود که اصلا با این وضعیت موافقت کند ولی من هم اگر اون موافق زوری میشد باید عقلم میرسید که بدبختی است
مشکل این نیست مشکل حرکت است اینکه از جایی که بودم به جای جدید حرکت کنم قبلا هم اینکارو کردم ولی نمیدونم چرا اینبار پاهام سنگین شده بابا اون گفت *********** دیگه برا چی وایسادی؟ -شاید برای اینکه خیلی خوبه خیلی : ولی اگه قراری بود تا حالا یه چیزی میشد - نمیدونم نمیدونم میگی چی کار کنم خب سخته : مممممممم...نمیدونم امیدوارم با گذشت یکی دو روز هفته  فوقش ماه راحت شی!
کاش و ای کاش اینجوری نمیشد خیلی سخته خیلی! (صورتک ناراحت)

این فالم:
ترا که هر چه مرادست در جهان داری
       چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
بخواه جان دل از بنده و روان بستان
     که حکم بر سر آزاذگان روان داری
میان نداری و دارم عجب که هر ساعت
     میان مجمع خوبان کنی میان داری
بیاض روی ترا نیست نقش در خور از آنک
    سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری
بنوش میکه سبک روحی و لطیف مدام
   علی الخصوص در آندم که سر گران داری
مکن عتاب از این بیش و جور بر دل ما
     مکن هر چه توانی که جای آن داری (؟؟؟؟؟)-
با اختیارت اگر صد هزار تیر جفاست
     بقصد جان من خسته در کمان داری
بکش جفای رقیبان مدام و جور حسود
   که سهل باشد اگر یار مهربان داری
بوصل دوست گرت دست میدهد یکدم
 برو که که هر چه مرادست در جهان داری
  چو گل بدامن از این باغ می بری حافظ (؟)-
   چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری
   


نوشته شده توسط مصطفی در جمعه 84/5/21 و ساعت 11:0 صبح
نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شازده کوچولو و توصیف زن
آخه دل من
بحثی در باره نقش مسجدها در برابر تکیه ها در محرم
محبت چیست؟
[عناوین آرشیوشده]
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
بالا