«گما مبر آنانی که به آنچه انجام داده اند شاد میشوند و دوست دارند به آنچه نکرده اند ستایش شوند گمان مبر رستنی از عذاب برای آنان باشد و برای آنان عذابی دردناک است» آل عمران 188 در باب دلیل مشکلات و ضعفهای ما و راه حل آن بسیار ایده ها داده شده و گفته ها آمده است. در این گفتار به اصل و ریشه ی همه ی آنها پرداخته خواهد شد. راست باشد که ما ایرانیان[1] از خود شیفته ایم. عاشق تعریفیم. تملق را دوست داریم می پسندیم که ما را بستانید خواه باشیم یا نباشیم خواه شایسته یا ناشایسته. نیکو ستودن ماست. این رفتار پایه و پی انتقاد ناپذیری ماست و این یعنی ما از دید خود خود را ببنیم و چون از خود شیفته ایم خود را رسیده و کامل و تنها نیازمند کمی بهبود میبینیم هیچکس حق ندارد از ما انتقاد کند اگر هم به این دست یازید غلط کرده است و نادرست گفته است ما را انتقادی نیست. اگر شخصی ما را چاپلوسید آدم خوبیست هرکس همه باید اینگونه باشند. در این اندیشه انتقاد پذیرفته نیست چه برسد به اجرای آن . کسی هم یارای انتقاد نیست. پس: تعارف نکنیم رک باشیم چاپلوسی نکنیم چاپلوس دشمن ماست انتقادپذیر باشیم حتی برای مدتی بخواهیم تا دیگران انتقاد کنند البته ما انتقاد پذیرم!!!!!!!!!!!!!
خوش بود تا محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد راستی این مهم است.
http://i2.tinypic.com/xc926f.gif
نوشته شده توسط مصطفی در جمعه 85/2/15 و ساعت 2:1 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|